«فرهنگ من، اهنگ جدی یل یله میدون چخوف است. اهنگ جدی یل یله میدون قصد هم ندارم کـه خودم را از چخوف رها کنم، زیرا او خیلی واقعی است. اهنگ جدی یل یله میدون روش نشان اوست کـه اهمـیت دارد. او دارای حس بشری بود. چخوف دیگران را دوست داشته و بهخاطر آنـها رنج مـیبرده است.»
سهراب شـهید ثالث خود را شاگرد آنتون چخوف مـیدانست. سینماگر ایرانی نـه تنـها از دید و سبک نویسندهی روس تأثیر گرفته بود، بلکه با سینمای خود تلاش کرد چخوف را بـه گروه بزرگتری از هنردوستان نزدیک کند.سهراب شـهید ثالث درون چند گفتوگو و نوشته از آنتون چخوف سخن گفته و خود را پیرو سبک او دانسته است. او درون مصاحبهای مـیگوید:
«من درون سینما الگویی ندارم... الگوی من خوشبختانـه یک نویسنده است: اهنگ جدی یل یله میدون چخوف. اگر چخوف زنده بود، مـیتوانست داستانهای خود را بـه راحتی بـه فیلم برگرداند. او نوولهای خود را با دقت و ریزبینی یک فیلمنامـه بـه روی کاغذ آورده است. من ریتم کارهای خود را از چخوف یـاد گرفتهام... درون پرورش مضمون هم بـه چخوف مدیون هستم؛ همـه خیـال مـیکنند کـه ماکسیم گورکی نویسندهای سیـاسی است، اما من فکر مـیکنم کـه چخوف خیلی دقیقتر و عمـیقتر از گورکی بـه سیـاست پرداخته است.»
سهراب شـهید ثالث، مانند چخوف، هرگز درون فیلمهای سینمایی خود بـه طور مستقیم بـه سیـاست نمـیپردازد، اما سیـاست همـیشـه درون پس زمـینـهی تمام کارهای او حضور دارد. او بر حضور سیـاست درون هر برخورد عمـیق با درونمایـههای اجتماعی تأکید مـیکند.
شـهید ثالث درون گفتوگویی دیگر گفته است: «فرهنگ من، چخوف است. قصد هم ندارم کـه خودم را از چخوف رها کنم، زیرا او خیلی واقعی است. روش نشان اوست کـه اهمـیت دارد. او دارای حس بشری بود. چخوف دیگران را دوست داشته و بهخاطر آنـها رنج مـیبرده است.»
کاوشی درون دنیـای چخوف
سهراب شـهید ثالث همـیشـه بـه دنبال فرصتی بود که تا در کاری مستقل بر زندگی و فعالیت ادبی چخوف نوری تازه بیندازد. این آرزو سرانجام درون سال ۱۹۸۱ تحقق یـافت و او موفق شد با سرمایـهی چند شبکۀ تلویزیونی آلمانی فیلم مستند بلندی بسازد بـه نام "چخوف، یک زندگی".
بسیـاری از منتقدان این فیلم را یکی از بهترین آثاری مـیدانند کـه در معرفی یک نویسنده ساخته شده است. شـهید ثالث درون این فیلم نشان مـیدهد کـه تنـها دوستدار و شیفتهی چخوف نیست، بلکه از نویسندهی روس شناختی درست و عمـیق دارد.
فیلم با همان سبک آرام و باوقار شـهید ثالث، فراز و نشیب زندگی چخوف و ایستگاههای اصلی زندگی و کار او را بـه نمایش مـیگذارد. هم سیر و سلوک شخصی چخوف و هم آفرینش هنری او با ارائۀ دهها عو سند و نامـه تشریح مـیشود.
فیلم "چخوف، یک زندگی" تماشاگر را با زندگی آموزندهی انسانی آشنا مـیکند کـه تنـها هنرمندانـه زندگی نکرد، بلکه زندگی را بـه سان یک اثر هنری، زیبا و هارمونیک زیست.
شـهید ثالث به منظور معرفی سبک تئاتر چخوف، بخشهایی از دو نمایشنامـهی "مرغ دریـایی" و "ایوانف" را به منظور متن فیلم خود کارگردانی کرده است.
«درخت بید»
شـهید ثالث درون سال ۱۹۸۴ فیلم "درخت بید" را بر اساس داستان کوتاهی از آنتون چخوف کارگردانی کرد. این فیلم سینمایی ۹۲ دقیقهای به منظور نمایش درون تلویزیون تهیـه شد.
فیلم "درخت بید" با روایت داستانی ساده و انسانی دید اخلاقی چخوف را بـه بهترین وجهی بازتاب مـیدهد: پیرمردی بـه نام هیمز، از سالها پیش درون کنار آسیـابی، درون جوار یک درخت بید زندگی مـیکند. او با ماهیگیری از رودخانـهای کـه از کنار درخت و آسیـاب رد مـیشود، گذران زندگی مـیکند.
پیرمرد یک روز هنگام ماهیگیری، مـیبیند کـه مردی آشنا بـه نام مانفرد، مرد دیگری را بـه قتل مـیرساند. مانفرد بعد از کشتن مرد بیگانـه، کیف پول او را بر مـیدارد و در شکافی درون درخت بید مـیگذارد و از آنجا مـیرود.
چندی بعد، پیرمرد (هیمز) بعد از مدتی تردید کیف را بر مـیدارد و به شـهر نزد مأموران پلیس مـیبرد و قتل را هم گزارش مـیکند. مأموران به منظور دستگیری قاتل اقدامـی نمـیکنند و هیمز را از ادارهای بـه ادارهی دیگر مـیفرستند.
پس از مدتی مانفرد سراغ کیف مـیآید و چون اثری از آن پیدا نمـیکند، با هیمز درگیر مـیشود. آن دو بـه پاسگاه پلیس مـیروند و کیف را طلب مـیکنند. اما مأموران پلیس نـه تنـها مانفرد را دستگیر نمـیکنند، بلکه او و هیمز را از پاسگاه بیرون مـیاندازند.
یک روز صبح کـه هیمز هنوز درون خواب است، مانفرد خود را درون رودخانـه غرق مـیکند. مرگ او درون سیر یکنواخت زندگی روستا، هیچ تکانی ایجاد نمـیکند.
در یـادداشتهایی کـه از سهراب شـهید ثالث بازمانده است، طرحهایی از کار روی چند اثر دیگر چخوف یـافت مـیشود، اما او فرصت نیـافت این ایدهها را عملی سازد.
شـهید ثالث درون سال ۱۹۹۸ درون ۵۴ سالگی درون شیکاگو درگذشت.
سهراب شـهید ثالث از سال ۱۹۷۴ بـه آلمان مـهاجرت کرد و بیشتر فیلم های خود را درون این کشور ساخت.
بیشتر داستانها و نمایشنامـههای چخوف بـه زبان فارسی عرضه شده است، اما کارهای چخوف بـه ندرت درون ایران روی صحنـه رفته است. آربی اوانسیـان سالها پیش اجرایی تازه و بدیع از "باغ آلبالو" ارائه داد، کـه هنوز از خاطرها نرفته است. ادامـه...
دویچه وله
[KHORASANI - خراسانی: January 2010 اهنگ جدی یل یله میدون]
نویسنده و منبع | تاریخ انتشار: Mon, 24 Sep 2018 08:53:00 +0000